همه حقیقتی که باید درباره ماتریکس بدانید:+جزئیات 

ماتریکس یک واقعیت شبیه‌سازی شده است که توسط ماشین‌های حساس،هوش مصنوعی و اتاق فکرهای عظیمی کنترل و برنامه ریزی می‌شود و این سوال را برای افرادی که می خواهند آن سمت و ورای بُعد سوم و چهارم را درک کنند را پیش می آورد:که آیا ما در نوعی هولوگرام زندگی می کنیم؟همچنین دلالت بر این دارد که این جهان فیزیکی تا حد زیادی یک توهم است ، اساساً آینه‌ای از جهان روحانی است، جایی که واقعیت حقیقی وجود دارد، و نه برعکس. ما نیاز داریم تا از زوایای گسترده تری ماهیت هستی را درک کنیم.

اما این موضوع یک فرآیند ساده نیست و همه به راحتی آن را درک و باور نمی کنند،ممکن است به دوستی همفکر بگویید آیا این موضوع را باور می کند؟ و دوست تان بگوید البته که باور می کنم.

ولی مشکل اصلی این است که:

نباید آن شخص همفکر یا دوست ، حرف تان را باور کند

نیاز دارید که آنها(اکثریت مردم) باور کنند.

آنها؟ منظور چیست از آنها؟

منظور همان آنهای اصلی است.

پستچی، معلم،نانوا،کارمند،کارگر و کل دنیا

چون معمولا بیشتر آنها(افراد) این موضوع را باور نمی کنند و آن اتاق فکر عظیم یک نام هم برای افرادی که به کنترل کنندگان ماتریکس می پردازند و افشاشان می کنند انتخاب کرده اند، متوهم و افرادی دارای تئوری توطئه…و مقالات بسیاری هم به زبان انگلیسی و غیره بر علیه  افشا کنندگان نوشته شده است تا ذهن های افراد را به سمتی سوق دهند که این حرف ها از پایه بی اساس است. ولی هرچقدر به سیستم فعلی دنیا نگاه می کنیم متوجه مشکلاتی به عمد می شویم. آیا اینها شما را به فکر فرو نمی برد؟

پرده ها:

بیشتر آدمها اینطوری فکر نمی کنند. آنها زندگی شان را صرف این نمی کنند که ببیند پشت پرده چه چیزی قرار دارد؟

از همون پرده خوششون میاد…

برایشان ثبات،راحتی و معنا را فراهم می کند.

اما موضوعی که الآن داریم در موردش صحبت می کنیم

پرده ها را کنار می زند

حتی پردهِ پشت پرده را باز می کند؟

ولی همون لحظه ای که یک نفر با مقامی ناچیز بگه چرت و پرته

همه سرشون رو تکون میدن و میگن:دیدی؟ می دونستم! چرت و پرت بود!

و اما باید چیکار کرد؟

باید مدیریتش کنی. باید رقیقش کنی و کم کم بر حسب فهم و درک عامه جوامع بهش بپردازی تا درک بشه.یک موضوع آشنا و قابل درک در نظر همه، به قدری که یک تلنگر بهشون بزنه.

برنامه نویسی و همانندسازی

در سیستم های ماتریکس،هدف آموزش، گسترش آگاهی و عشق و خودشناسی نیست،بلکه هدف برنامه نویسی و همانندسازی ذهن افراد است.راه رهایی از افکار و ماتریکس این است که نظاره گر خاموش افکار و رفتار خود باشید. به ویژه نظاره گر الگوهای تکراری ذهن خود و نقش هایی که من ذهنی بازی می کند. هوشیاری را در مقابل درد و رنج‌ قرار دهید و این به معنای بیدار شدن در برابر یک توطئه گسترده که فقط عده معدودی می توانند آن را ببینند.

همراستایی با منبع انرژی و شکستن ماتریکس

هنگامی که در همراستایی انرژی هستید با خودتان هماهنگ هستید و عمیقاً با انرژی و خرد شهودی خود مرتبط هستید. شما به سمت ریتم هماهنگ و پُر ارتعاش خود حرکت می کنید، و ارتعاش شما همه چیزهایی را که شعله درون شما را برمی انگیزد مغناطیسی می کند. هنگامی که شما در همراستایی انرژی هستید، وضوح و شتاب دارید.زیرا آگاهانه زندگی ای را ایجاد می کنید که برای شما واقعی و سرشار از برکت و فراوانی است. در زندگی تان دیگر نیازی به تایید و قضاوت دیگران ندارید. شما تصمیماتی می گیرید که با دیدگاه ها، روح ، قلب، وجود و باورهای مرکز درون تان همسو باشد… و این احساس، درخشانی و زیبایی خاصی دارد.

این همسویی پُر انرژی، قدرت شما برای رهایی از قفس سازگاری، حباب‌های راحتی  و کارهایی که قرار است انجام دهید زیاد می کند. وقتی همراستایی دارید، ماتریکس را می‌شکنید و سیستم‌های سه بُعدی محدودکننده را آزاد می‌کنید که برای نگه داشتن ما در یک جعبه طراحی شده‌اند و این شگفت انگیز است.

ما چیزی فراتر از بدن هایمان هستیم!

فریب تبلیغات و رسانه ها را نخورید!

شما نیازی به جراحی و عمل های زیبایی ندارید!

 در دنیای فعلی نیاز مبرم به عمل خِرَد خود دارید نه عمل بینی و گونه و…..

بیدار شوید و آگاهانه از ماتریکس خارج شوید و بیش از این بازیچه ی ذهن و مادیات قرار نگیرید!

ما با این فرم، در قالب این بدن(پوسته)،

در این برهه ی زمانی و در این مکان، در حال تجربه هستیم

و نیاز است که خود را به یاد آوریم…

تغییر نوع زنجیرها

بردگان مدرن؛دیگر در زنجیر نیستند،

آنها زیر بار وام و بدهی هستند

ماتریکس نوع زنجیرها را عوض می کند.

تا  بتواند کنترلش را حفظ کند.

با آگاهی تان، از بردگی

سیستم ها خارج شوید.

توضیحاتی راجع فیلم ماتریکس

قرص قرمز ، قرص آبی

ایده قرص قرمز یک مثال کلیدی است. در ماتریکس اصلی، از قهرمان دعوت می شود تا بین یک قرص قرمز و آبی یکی را انتخاب کند. رنگ قرمز جهان را برای آنچه واقعا هست نشان می دهد. سازه ای مصنوعی از ماشین هایی که بشریت را به بردگی گرفته اند. رنگ آبی به قهرمان داستان اجازه می دهد تا در یک توهم راحت باقی بماند. از رویارویی با وحشت فراتر در امان مانده است.

ماتریکس همه جا هست. در اطراف ماست، حتی الان در همین اتاق. وقتی به بیرون از پنجره نگاه می کنید یا وقتی تلویزیون را روشن می کنید. می توانید آن را ببینید. وقتی سر کار می روید، وقتی به کلیسا می روید، وقتی مالیات می پردازید، می توانید آن را احساس کنید. این جهان است که بر چشمانت کشیده شده است تا تو را از حقیقت کور کند.»

ماتریکس یک سازه عظیم واقعیت مجازی شبیه سازی شده از جهان در حدود قرن 20 و 21 بود که توسط هوش مصنوعی برای تحت کنترل نگه داشتن ذهن نژاد بشر در حالی که آنها به عنوان اسرای ارگانیک خدمت می کردند ایجاد شد، مناظر درون ماتریکس با رنگ سبز قابل توجه آن متمایز بود.

ماتریکس به‌عنوان یک شبیه‌سازی تعاملی عصبی برای انسان‌هایی که به‌طور مصنوعی رشد کرده‌اند در دنیای واقعی وجود داشت. زیرا بدن‌شان به‌عنوان منبع انرژی جایگزین برای ماشین‌ها عمل می‌کرد(فیلم ماتریکس). به طور خاص، ماشین ها از انرژی بیوالکتریک، حرارتی و جنبشی بدن انسان استفاده می کردند.

این شبیه سازی به عنوان رابطی عمل کرد که در آن اطلاعات مستقیماً به مغز انسان داده می شد. ماتریکس از ادراک حسی یک فرد تغذیه می‌کند و منجر به توهم بی‌عیب و نقصی می‌شود که برای کسانی که به آن متصل هستند از واقعیت قابل تشخیص نیست.

انسان ها:

جمعیت انسان‌های متصل به ماتریکس ظاهراً با جمعیت تخمینی مطابقت داشت (حدود 7 تا 8 میلیارد نفر تخمین زده می‌شود) و جزئی از عملکرد آن است. زیرا ذهن انسان اساساً شبیه‌سازی را در خود جای داده و نیرو می‌دهد. هرکسی که ماتریکس را رد کرد و از آن رها شد، مانند قرص‌های قرمز، به یک ناهنجاری الگوریتمی در کد ساختار کمک کرد که ماتریکس را تهدید می‌کرد و به طور بالقوه باعث خرابی سیستم بزرگی می‌شد که همه انسان‌های متصل به آن را می‌کشد.

اکثریت (تقریباً 99٪) از نژاد بشر به استثنای مقاومت تشکیل شده بود. برای کسانی که از ماتریکس آزاد شده بودند، عملاً به عنوان زندانی در نظر گرفته می شد که نژاد بشر را به بردگی می گرفت. ذهن انسان‌ها که در شبیه‌سازی به‌عنوان آواتارهای دیجیتالی پیش‌بینی‌شده، ذهنی نشان داده می‌شوند. تمام عمرشان در داخل ماتریکس نگهداری می‌شد، در حالی که بدن‌هایشان رشد می‌کرد و در غلاف‌های متصل به نیروگاه‌ها می ‌مرد، ستون‌های عمودی بلندی که به ماشین‌ها در دنیای بیرون نیرو می‌دادند.

ترس بزرگترین منبع تغذیه دزدان انرژی

انرژی انسان منبع اصلی برای دزدانِ انرژی است که از طریق ترس، ناامیدی،ایجاد خشم،جلب توجه و… سعی بر کنترل ذهنها و دنیای ماتریکس دارند

توجه، کلید معمایی است که انسان نیاز دارد از آن آگاهی داشته باشد.توجه شما کجا است؟اخبار؟رسانه ها؟شبکه های اجتماعی؟شاید بهتر باشد بار دیگر یادآوری کنیم. آنها تماما ابزارهای کنترل کننده ذهنها هستند! به هر آنچه که توجه میکنید انرژی شما با همان موضوع پیوند خواهد خورد و با اهمیت دادن به آن تبدیل به یک حقیقت خواهد شد.

اگر متوجه ماتریکس و کنترل آن در زندگی انسان شده باشید و هنوز مرکز توجه تان به رسانه ها،اخبار،تلویزیون و شبکه های اجتماعی است،شما هنوز دربند ماتریکس قرار دارید.توجه خودتان را از افراد و ابزارهای کنترل کننده بردارید.امروزه بیش از هر زمان دیگر انسانها معنا و مفهوم دنیای ماتریکس را درک خواهند کرد. اما اگر توجه و اهمیت دادن مانند گذشته باشد. نتیجه مثبت نخواهد بود.

انسان نیازمند مطالب و موضوعاتی است که سطح بهتری از نگاه،درک و شناخت رابه آن میدهد.توجه خودتان را از افراد و ابزارهای کنترل کننده بردارید. تا مفهوم بهتری از شکسته شدن دنیای ماتریکس سه بُعدی را تجربه کنید.

تلنگری برای بیداری:

سالهای سال تصور میکردم که

مى انديشم و انتخاب میکنم

بعدها متوجه شدم که دقیقا به

چیزی می اندیشم که

آنها برایم انتخاب کرده اند…

این جا نقطه آغاز خودآگاهیم بود …

نه علومی که در ماتریکس وجود دارد علم حقیقی هستند. نه روایت‌های تاریخی حقیقی هستند. هر چند بذرهایی از حقیقت را در دل خود دارند.بازتاب صحیح و کاملی از حقیقت فراتر از ماتریکس و فیلترهای آن است.

واژه ها

واژه Medicine (دارو)

و واژه Meditation (مراقبه)

از یک ریشه اند.

دارو  جسمت را التیام می‌بخشد

مراقبه وجودت را شفا می‌دهد.

این دارویی معنوی است.

که غبارهایی که میان تو و خویشتنت

قرار گرفته را می زداید تا بتوانی اصیل

و واقعی ببینی،ابتدا چشمانت خواهد سوخت

چون تابحال از آن استفاده نکرده ای(ماتریکس)

و بعد با ورود نور و آگاهی دنیا را همانطور

که هست خواهی دید.(واقعی)

نه آن چیزی که به تو القا کرده اند.

کلید آگاهی عشق کیهانی است

با آگاه شدن به تاریکی

به روشنایی خواهید رسید

از زندان ماتریکس خارج شو

هرچه زودتر خودت را  نجات بده

و به آرامش و عشق الهی ات وارد شو

و بعد آز آن در دریاچه ای از سکوت و سرور خواهی زیست.

نیروهای تاریکی

۲۵۰۰۰ سال قبل نیروهای تاریکی زمین رو قرنطینه کردن و انسانها رو به گروگان گرفتند. اونها یک سیستم کنترل واقعیت مجازی رو ایجاد کردن تا کسی نتونه فرار کنه. اونها موجودات نوری رو که با منبع اتصال داشتند رو گیر انداختند تا این سیستم مجازی رو تغذیه کنن. این سیستم کنترل واقعیت مجازی هنوز هم تا حدی وجود داره و بهش میگن «ماتریکس». در سطح فیزیکی، کنترل توسط بردگی سیستم مالی بر پایه قرض و توسط برنامه های کنترل ذهن رسانه های جمعی انجام میشه. در سطوح اثیری، اختری و ذهنی، کنترل از طریق نواحی تحریف و اعوجاج الکترومغناطیسیه فضا-زمان انجام میشه.  شبیه این نواحی اعوجاج، ایجاد یک توهم سیستم حلقه بسته می کنند تا اینطور به نظر بیاد که این حلقه تا ابد ادامه داره، و همین مسئله هست که باعث شده تا تعداد بسیار کمی از انسانها بتونند از این چرخه رها شن/ و به بیداری برسند.

پیام های پنهانی رویدادها

هر رویدادی که ما خوب یا بد تلقی می کنیم ،

پیام های پنهانی در خود دارند .

در این میان اگر با واقعیت بیرونی همراه باشیم ،

زندگی را در ترس و توهم خواهیم گذراند .

و اگر با عشق همراه باشیم ،

جنس زندگی مان متفاوت می شود .

کافی است خرد درونی مان به درجه بیشتری برسد ،

تا خیلی چیزها را بیشتر متوجه شویم .

از واقعیتی بیدار خواهیم شد که هزاره هاست ما را در توهم ماده ، به دام انداخته .

متوجه می شویم که سیستم ماتریکس ، از جهل معنوی انسانها تغذیه می کند. و آنها را بوسیله زندگی سراسر ترس ، کنترل می کند .

انسانیت بین دو راهی انتخاب قرار دارد

کسانی مسیری را انتخاب می کنند که فقط از طریق

سرشان به جهان می نگرند ،

و طیف ارتعاشی ترس و وحشت را طی می کنند .

ارتعاشی که ناشی از عذاب فکری ، بیماری ،

و اخبار منفی بوجود آمده .

و کسانی که مسیر عشق ، ایمان ، نور و اعتقاد را

انتخاب می کنند .

آنها بدون این که به ترس ها دست بزنند ،

آرام از کنارشان می گذرند .

و درگیر طیف ارتعاشی که در جهان در حال

گسترش است ، نمی شوند .

برای بعضی همه چیز سراب است و برای بعضی حقیقت .

پس هم اکنون در یک نقطه ، دو واقعیت وجود دارد .

بسته به میزان بیداری ،

یک انسان می تواند در یک حقیقت بالاتر ، تکامل بیشتر

و فهم والاتری زندگی کند .

هزاران روح در نقطه ی بیداری عشق حقیقی هستند .

پس از قلبت پیروی کن ،

و با عشق ، آرامش ، تعادل و هماهنگی زندگی کن .